بسم الله

روزهای آخر دانشکده شده.باید سعی کنم برای این سه چهار سال معنایی پیدا کنم.همه ی کسانی که با هم بوده ایم و روزهارو با هم گذرانده ایم باید در یک جایی از فکرم بمانند و بهشان فکر کنم.باید سعی کنم برای همه این دوران معنایی پیدا کنم.ولی حس میکنم هیچ کدام معنایی ندارند .فقط گذشته و رفته اند.خیلی بی معنا و بیشتر تکراری.اما دلم میگوید باید یک معنایی داشته باشد.نمیخواهم باور کنم همه ی این روزها بی معنی گدشته است.برای همین است که این روزها را حسابی بالا پایین میکنم تا چیزی از آن در بیارم.هر چند میدانم چیزی نبوده.یک نقطه ی گذرا بوده و بی معنی.که گدشت و تمام شد.



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها